*********** تقدیم از خودم به خودم در وصف خودم***********
من.....!! تقدیر......!! خدا......! همه تنها.....! همه یگانه....! و بی همتاییم.....!
قصه عشق سالهاست در درون قلبم سوخته است........
با خاکسترش آرام مگیر که آن به بادی بسته است..........
من قافیه خیالم که رویای دلم نباختن به شعر های بی وزن و بی قاعده زمان بود.............
شاعرم شاعر بی وزنی خویش ،گمشده ام در تنهایی خویش.....................
نگاهم سبز ، راهم درد، سکوتم فریاد، دلم آرام......................
بی صدا ،مغرور ،تنها ،واژه واژه، ندای باختنم ...............
گم است در حرفهای من بود و نبودم .................
تو امشب ز حالم مگیر فال قسمتم.....................
من نباخته به این فصل باخته ام......
من خاموش ولی روشن مینگرم.
مثال سایه در تاریکی میگذرم.....
نظرات شما عزیزان: